با سلام خدمت شما بازديدكننده گرامي ، خوش آمدید
به سایت من . لطفا براي هرچه بهتر شدن مطالب اين
وب سایت ، ما را از نظرات و پيشنهادات خود آگاه سازيد
و به ما را در بهتر شدن كيفيت مطالب ياري کنید.
بازاريان با آلمان هيتلري ارتباط تجاري تنگاتنگ داشتند
اختلافات بازاريان تبريز با فرقه دموكرات به مجامع بينالمللي كشيد
بازاريان تبريز از دولت دكتر مصدق حمايت كردند
بازاريان سكوت ده ساله را در مبارزه با رژيم شكستند
بازار تبريز با حربة مذهبي نظام سلطنتي را به چالش گرفت
نظام سلطنتي با پرونده سازي عليه بزرگان تجارت حريم بازار را شكست
شجاعالدوله حاكم آذربايجان گلوي بدهكار را فشرد گفت: بدهي خود را ميپردازي يا سرت را از بدن جدا كنم؟
پيشهوري:
در سقف بعضي از حجرههاي بازار به اندازهاي تاريك است كه در آنجا نور حقيقت نميتواند راه پيدا بكند…
بازاريان تبريز نتوانستهاند مديريت اسلاف خويش را تجربه كنند
يكي از شاخصهاي عمده تبريز بازار اين شهر است كه دقيقاً هويت تبريز ميباشد. يك وقتي يكي از رجال آذربايجان كه با بازاريان بگومگوي سياسي داشت گفته بود هويت پول و ثروت نيست بلكه شخصيت بازارنشينان است كه آنجا را برجسته ميكند. بازار تبريز با چنين شاخصي در تحولات سياسي، مذهبي، اجتماعي و اقتصادي آذربايجان نقشآفرين بوده و در طول تاريخ، مبارزات مردم را رهبري نموده است. روزگاراني بازار تبريز در فعاليتهاي تجاري كشور پيشگام و بازاريان تبريز صدرنشين نهادهاي بازرگاني كشور بودهاند. اگرچه بازار از بلاهاي طبيعي و گزند حوادث جان به سلامت برده با اينحال از جابجايي تركيب انساني آسيب فراوان ديده است. زماني نه چندان دور چهرههاي شناخته شده در تجارت ايران در بازار تبريز نشسته بودند و بر بيشتر بازارهاي مملكت حكمراني ميكردند و برجستگي اين شاخص مرهون مرداني چون خوئيها، مسكوچيها، طسوجيها، صدقيانيها، ايپكچيها، وهابزادهها، لمسهچيها، شالچيلار، كلكتهچي، قزويني، ممقانيان، مسگرزاده، ملكي، كهنمويي، كيانيان، خسروشاهي، نخجوانيها، ملكالتجاره، برقلامع، سلماسي، ابريشمي، ديلمقانيان، كرباسي، حيدرزاده، محسني، آواكيان، بوداقيان، ملكاصلانيان بود. گفتار كردار آنها براي حاكمان وقت كشور حجت بود و دقيقاً چنين موقعيتي بر بازار و بازاريان تبريز خصوصيات يك شهر زنده و فعال را در سيماي تبريز برجسته كرده بود. كلام بازاريان از هر سند رسمي و بانكي اعتبار داشت و نفوذ بيان ريشسفيدان و پيشكسوتان بازار از هر مجامع قضايي تأثيرگذار بوده است. ميگويند، شجاعالدوله حاكم آذربايجان بود چند تن از بازاريان به او شكايت كردند كه فلاني مطالبات آنها را نميپردازد. شجاعالدوله دستور داد بدهكار را پيش او آورند از او پرسيد چرا طلب مردم را نميپردازي؟ گفت ندارم. شجاعالدوله به حسابدار خود گفت طلب اينها را بده و از آنها رسيد بگير. وقتي طلبكاران رفتند گلوي مرد بدهكار را گرفت گفت حالا با من طرف هستي بدهي خود را ميپردازي يا سرت را از بدن جدا كنند؟ مرد بدهكار به دست و پا افتاد بدهياش را پرداخت كرد. بازار تبريز از انقلاب مشروطيت به بعد، در همه رويدادهاي كشوري و منطقهاي پيشتاز بود و بازاريان پيشرو هر تحولي بودند. در بحرانهاي سياسي به عنوان اعتراض به سياست حاكمان وقت با تعطيل كردن بازار قدرت حاكم را به چالش ميگرفتند كه در اينجا به چند نمونه آن اشاره ميشود. قبل از شروع جنگ جهاني دوم بازار تبريز با آلمان نازي مراوده داشت نهادهاي بازرگاني تبريز با آلمان هيتلري رابطه تنگاتنگ داشتند و بازاريان كه سياست و اقتصاد را لازم ملزم يكديگر ميپنداشتند براي پيروزي آلمان هيتلري در جنگ اميد بسته بودند اما نهتنها چنين آرزويي تحقق نيافت وقتي احساس كردند همسايه شمالي در آذربايجان هدف ديگري را دنبال ميكند از تبريز رفتند و فقدان آنها بازار تبريز را به خلاء افراد تأثيرگذار دچار كرد. سال 1324 پس از دستيابي فرقه دموكرات به قدرت در آذربايجان ابتدا اكثر بازاريان اساسنامه فرقه را امضاء كردند و بلافاصله از فرقه بريدند. بازاريان در مخالفت با فرقه دموكرات تلگرافاتي به مجامع بينالمللي مخابره كردند. سيدجعفر پيشهوري صدر فرقه در مقالهاي در نكوهش رفتار بازاريان با فرقه در شماره 24 سال 1324 روزنامه آذربايجان تحت عنوان (هويت باداشتن حجره و دكان تعيين نميشود) نوشت: … آقايان خيال كردهاند خارج از سقف تاريك حجرههاي بازار تبريز دنيايي نيست و ميشود حرفهاي بياساس كه در پشت پرده گفته ميشود در روز روشن در ميان دنيايي كه مو را از ماست بيرون ميكشند نوشت و انتشار داد، پيشهوري در قسمت ديگري از مقاله خود مينويسد: بطوري كه در بالا گفتم زير سقف بعضي از حجرههاي بازار به اندازهاي تاريك است كه در آنجا نور حقيقت نميتواند راه پيدا بكند… اين كشمكش بين بازار تبريز و فرقه دموكرات ادامه پيدا كرد در فروردين ماه سال 1325 حضرت آيتا… حاج سيدابوالحسن اصفهاني رهبر شيعيان جهان رحلت نمودند. بازار تبريز براي دهنكجي بر فرقه چهل روز در بازار مجالس سوگواري برپا نمود و شهر يكپارچه سياهپوش گرديد. اما با سقوط فرقه دموكرات بازار تبريز پيوند خود را با پايتخت مجدداً برقرار نمود با اينحال ماهعسل بازار با حاكمان وقت ديري نپاييد و همزمان با آغاز جنبش ملي شدن نفت بازار تبريز در كنار دكتر مصدق و آيتا… سيدابوالقاسم ايستاد و رهبري مبارزه سياسي مردم را بر دوش گرفت و در انتخابات پارلماني دوره هفدهم مجلس شوراي ملّي براي پيروزي نامزدهاي جبهه ملي در يك نمايش خياباني شركت كرد و آنها را به پيروزي رساند. بازاريان از مصدق حمايت كردند و در انشعاب بزرگ نيز جانب مصدق را گرفتند. بازاريان تبريز در واكنش به كودتا مقاومتهايي نهچندان تأثيرگذار نشان دادند و در يك دوره ده ساله آتش مبارزه زير خاكستر زبانه ميكشيد. سالهاي دهههاي چهل و پنجاه اوج مبارزه بازار تبريز با نظام حاكم بر كشور بود همزمان با حوادث 15 خرداد سال 1342 سكوت ده ساله شكست. اين بار همصدا با جامعه روحانيت قدرت حاكم بر كشور را به چالش گرفت. بازار در مبارزه با رژيم به صورت ايوزسيون غير متشكل اما متحد از ابزار مذهب سود ميجست و در اعياد مذهبي و روزهاي عزاداري با چراغاني بازار و معابر و يا به راه انداختن دستجات عزادار مردم را در مخالفت با قدرت تهيج مينمود. در دهه پنجاه دولتهاي شاه با عنوان كردن مبارزه با گراني و گرانفروشي به حريم بازار تجاوز شد دولت با شكستن حرمت بازاريان عليه بزرگان بازار پروندهسازي كرد بدين ترتيب زنگ خطر عليه رژيم به صدا درآمد. شورش 29 بهمن سال 1356 واكنش مخالفت با نظام بود كه بازار آن را رهبري ميكرد. بازار تبريز بعد از انقلاب اسلامي نتوانست نقش سازنده در اقتصاد آذربايجان داشته باشد. به صورت يك نهاد واسطه در اقتصاد بازار تبريز ظاهر شد. سفته و چك بازي و نزولخواري بر بازار تبريز حاكم گشت. بازار بزرگ تبريز شامل دهها بازار بزرگ و كوچك هستند كه در مجتمع بازار جا گرفتهاند و آنها عبارتند از: بازار امير، بازار كفاشان، راسته بازار، قيزبستي بازار، يمنيدوز بازار، بازار كلاهدوزان، بازار صادقيه، بازار مسگران، بازارچه شتربان، بازار صفي، رنگلي بازار، بازار خيابان، بازار شيشهگرخانه. پيشكچي از بازار تبريز چنين ياد ميكند او ميگويد:
دهان مقبره دار آفريدند
كه تا جبران كند گهن دلّه زن را
سرايها و تيمچههاي معروف تبريز كه روزگاري بزرگان اقتصاد و تجارت رادر خود جاي داده بودند اينها هستند. تيمچه امير، تيمچه و سراي شيخ كاظم، سراي ميرزا مهدي، سراي گرجيلر، سه تيمچه حاج شيخ سراي نو و ميانه حاج سيد حسين، تيمچه حاج تقي، تيمچه و سراي حاج محمدقلي، تيمچه و سراي دودري، تيمچه حاج صفر علي، دالانخان، سراي ميرزا جليل، سراي كچهچي، سراي در عبّاسي، سراي آقا، تيمچه و سراي ميرزا شفيع، سراي بزرگ شاهزاده، سراي ميانه قديم حاج سيد حسين، تيمچه حاج رحيم، دالانخوني، سراي دباغان، سراي بزرگ و كوچك شاهزاده، تيمچه حسيني، تيمچه شعربافان، تيمچه اخلاقي، سراي ميراسماعيل، تيمچه مظفريّه، تيمچه قندفروشان، سراي ميرزامحمد، دالان حاج شيخ، تيمچه بادامچلار، دالان و سراي حاج علياكبر، تيمچه و سراي حاج ميرابوالحسن، تيمچه و سراي اميد، تيمچه و سراي حاج ابوالقاسم، سراي آلمانيها، سراي صاحب ديوان، تيمچه هاشميه، تيمچه سعيديه. نكته مهم اين است كه هر يك از تجار و اصناف معتبر در يكي از بازارها و سراهاي مشخصي مستقر هستند اما اين وضع به تدريج از بين ميرود، براي مثال بازار شيشهگرخانه كه بازار ورودي به بازار بزرگ است و به كتابفروشيها اختصاص داشت و زماني پايگاه انديشمندان و ادباي تبريز بود كه كتابفروشيهاي معتبري مانند سروش، اميد، حقيقت، معرفت، فردوسي، چاپ آذربايجان، پروين، صفوي، در آنجا مستقر شده بودند كه امروزه از بد روزگار بازار فكر و انديشه در تبريز بيرونق است. كتابفروشيهاي بازار شيشهگرخانه با مرغفروشان و كلهپاچهفروشان جا عوض كردهاند به بينيم جهانگردان، مورخان و جغرافينويسان كه در طول تاريخ از تبريز ديدن كردهاند دربارة اين شهر و بازار تبريز چه گفتهاند. مقدسي در قرن چهارم، شهر و بازار تبريز را آباد توصيف كرده و از وفور كالا و رواج معاملات سخن گفته است. ياقوت حموي در 610 هجري قمري تبريز رابا وفور ميوه و ارزاني ياد كرده است. زكريا و بن محمد بن محمود قزويني نوشته ياقوت را تأييد كرده وفور خيرات امتعه و صناعات تبريز را ستوده است. ماركوپولو سوداگر ونيزي تبريز را شهر بزرگ و با ابهت تعريف كرده، اودريك روحاني كاتوليك كه در زمان ابوسعيد بهادرخان به سال 721 هـ . ق از تبريز ديدن كرده درباره محصولات و امتعه بازار تبريز نوشته است. تبريز شهري است به غايت باشكوه كه در آن بيشتر از هر شهر معظم جهان كالاي گوناگون به چشم ميخورد و روي زمين هيچ نوع خوراك و هيچگونه كالايي پيدا نميشود كه از آن در تبريز انبارهايي وجود نداشته باشد. تبريز جاي بيمانندي است وفور نعمت. در آن به حدّي است كه هر چه را انسان به چشم ميبيند به دشواري ميتواند باور بكند زيرا تقريباٌ از كليه نقاط جهان سوداگران با اين شهر داد و ستد دارند. ابن بطوطه بازارهاي تبريز را پر از كالا و بهترين بازارهاي دنيا معرفي كرده و نوشته است. فرداي آن روز از دروازه بغداد به شهر تبريز وارد شديم و به بازار بزرگي كه بازار نجاران ناميده ميشود رسيديم و آن بهترين بازاري بود كه من در همه شهرهاي دنيا ديده بودم. هر يك از اصناف و پيشهوران در اين بازار محل مخصوصي دارند و من به بازار جواهريان كه وارد شدم از بس جواهرات گوناگون ديدم كه چشمم خيره شد غلامان زيباروي با جامعههاي فاخر و دستمالهاي ابريشمين به كمر بسته و پيش خواجگان ايستاده بودند جواهرات را ميخريدند پس به بازار عنبرفروشان شديم و همان وضع را در آن بازار ديدم. كلاويخو، فرستاده پادشاه اسپانيا كه در سال 807 هـ . ق هنگام سفر به سمرقند از تبريز ديدن كرده وسعت كوچهها، ميدانها و كاروانسراهاي تبريز را ستوده نوشته: «در كاروانسراها دستگاههاي مجزا و دكانها و دفاتر كار ساختهاند و چون از اين كاروانسراها خارج شويم به خيابانها و بازارهايي ميرسيم كه در همه آنها كالاهاي گوناگون به فروش ميرسد. آمبروسيوكنتانيي سفير ايتاليا درباره اوزون حسن آققويونلو كه در سپتامبر سال 1474 م و 879 ـ 878 هـ . ق در تبريز بوده فراواني عنبر را در تبريز ميستايد تبريز را پرجمعيت تصور نميكند و مينويسد: آذوقه و خواربار فراوان دارد ولي همه چيز گران است، تبريز داراي بازارهاي متعدد است ابريشم زيادي به كاروانسراهاي آن وارد ميشود جان كارت رايت سوداگر انگليسي كه در سالهاي اوليه پرافتخار سلطنت شاهعباس بزرگ از طريق حلب و ديار بكر متوجه تبريز شده و از آن جا خود را به اصفهان و شيراز و جزيره هرمز رسانيده در پيرامون فجايعي كه تركان عثماني بر سر تبريز آورده بودند شرح مفصلي در سفرنامه خود نوشته از آن جمله مدعي است كه در اثناي هجوم لشگريان سلطان سليم (920) هجري قمري دستكم سه هزار خانوار تبريزي كه بهترين هنرمندان ايراني و به ويژه در ساختن زره و انواع اسلحه استاد بودند به قسطنطنيه كوچانده شدند. همچنان كارت رايت درباره تاراج شهر تبريز و خرابيهاي وارده در اثناي هجوم سربازان سلطان سليمان و تسلط عثمان پاشا وزير سلطان مراد سوم بر شهر مزبور به تفصيل سخن گفته او در عين حال مينويسد: تبريز شهري به غايت ثروتمند است انواع امتعه را از دور دست ترين نقاط مشرق زمين براي فرستادن به شامات و كشورهاي اروپايي به اين شهر ميآورند. تاوارنيه بازرگان و جهانگرد معروف فرانسه به ايران سفر كرده درباره بازار و اقتصاد و محصولات و كالاهاي تبريز نوشته: در اينجا در واقع همه گونه خواربار به حد وفور به بهاي ارزان در دسترس طالبان قرار دارد. در تبريز بيش از هر نقطهاي از قاره آسيا پول دست به دست ميگردد… تبريز بازارهاي متعددد و خوش ساخت دارد. همچنين در اينجا كاروانسراهايي دو اشكوبه و وسيع احداث كردهاند كه زيباترين آنها به نام وافي و كاروانسراي ميرزا صادق ناميده ميشود. شاردن در زمان شاه سليمان صفوي به تبريز آمده بزرگي و عظمت شهر را ستوده و درباره بازار و دادوستد محصولات صنعتي تبريز نوشته است. تعداد بيگانگاني كه در تمام اوقات در اين شهر ديده ميشوند بسيار است از كليه كشورهاي آسيايي. گروههايي در تبريز سكونت دارند من كالائي نميشناسم كه در اين شهر فروشگاه يا انباري نداشته باشد. بازرگانان بزرگ و عمده شهر برايم تعريف ميكردند كه سالانه شش هزار عدل ابريشم در كارگاههاي اين شهر بافته ميشود. تجارت تبريز در سرتاسر ايران و تركيه و روسيه و تركمان و هندوستان و كشورهاي ساحلي دريايي سياه گسترده است. جمليكاريري جهانگرد ايتاليايي كه چند سال بعد از تاوارنيه از تبريز ديدن كرده درباره بازار تبريز مطالب جالبي نوشته و از بازارها و سرايهاي متعددي نام برده است از آن جمله نقل كرده: روز چهارشنبه همراه پدر روحاني ژورژ واندوم به ديدن بازار رفتم كه ميرزا صادق نايب الحكومت سابق آذربايجان بنا كرده است اين بازار مسقف با گنبدهاي آجري است و از چند كاروانسرا وتعداد زيادي مغازه تشكيل يافته است. در زمان نادرشاه ثباتي و بقايي در وضع امنيّت و تجارت تبريز نبوده زيرا قدرت كه حافظ امنيت كشور است با سپاهان نادر از جايي به جايي منتقل ميشد و توجه به مسئله جهانگيري بيشتر مطرح بود تا توجه به مساله جهانداري و كشورداري. اما در زمان كريمخان ثبات نسبي در تبريز پديد آمد. احمدخان دنبلي در خوي و نجفقلي خان بيگلر بيگي در تبريز امنيتي برقرار ساختند و به عمران و آبادي پرداختند تبريز به صورت مركز قدرتي درآمد و به سال 1194 هـ . ق بعد از زلزله هائله 1193 هـ . ق كشيدن با روي محكمي به دور آن آغاز شد كه در سال 1196 هـ . ق به پايان رسيد. در زمان عباس ميرزا كه تبريز وليعهدنشين و پايتخت دوم كشور شد رونق بازرگاني آن بيشتر گرديد. سرايها و تيمچهها و بازارهاي عالي و تازهاي احداث شد و از هر سوي كشور بازرگانان با كالاهاي مختلف روي به تبريز نهادند مخصوصاً حمايت دولت از بازرگانان تبريز در پيشرفت و توسعه كار تجارت در اين زمان تأثير مهمي داشت. از اين تاريخ به بعد نيز بازار تبريز مورد توجه جهانگردان و بازرگانان داخلي و خارجي بوده و عده زيادي ضمن يادداشتهاي سفر خود بازار تبريز را توصيف كردهاند. شايد تازهترين تعريف و توصيف بازار تبريز از خانم دوروتي هـ . اسميت باشد كه در سال 1961 م به اتفاق شوهرش ويتوس سي اسميت از تبريز ديدن كرده است وي مينويسد: … سرانجام به مركز بازرگاني قرون وسطايي تازهاي به نام بازار رسيديم در توي بازار گذرهاي فرعي متعددي با بساطهاي گسترده مرتب همديگر را قطع ميكردند.
در همه اين بازارها تيمچهها و سراجيها و چهارسوهايي هست كه حجرات و مغازههاي آنها مركز عمده فروشي اجناس گوناگون داخلي و خارجي است. شادروان عبدالعلي كارنگ نويسنده كتاب (آثار باستاني آذربايجان آثار و ابنيه تاريخي شهرستان تبريز به شرح جزئيات با نيان سرايها و تيمچههاي بازار تبريز اشاره ميكند كه هر يك از آنها داستان شنيدني است بخش بازار اين كتاب در 38 صفحه با ذكر منابع معتبر بر اهميت آن افزوده است در اين گزارش از آن كتاب استفاده شد.